.

.

خدای کوچک

دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۱۳ ق.ظ

سلام

خدای کوچک سلام. این نام از عنوان پیامیست که روزی در گذشته به من رساندی.

با من تماس بگیرید. خدای کوچک💌

میدانی. ما هیچوقت شبیه به هم نبودیم. نقطه مشترکی نداشتیم. تفاوتهای جذابمان ما را به هم نزدیک کرده بود. کمی هم حس گناه که از دروغی بزرگ می آمد، باعث شده بود که دلت نتواند رها کند.که نتوانی خود را ببخشی. که بمانی و جبران کنی.

تو نوع جدیدی از سو استفاده را به من نشان دادی. نوعی منحصر به فرد.نوعی خاص. نوعی همزیستی. سو استفاده عادتت شد. به خود که آمدی دیدی کار از کار گذشته. از کسی نمیتوانستی به شیرینی من سواستفاده کنی. برایت به علاقه تبدیل شد. حاضر بودی برایش انتظار طولانی مدت بکشی. من ساده بودم. ساده ای که دوستش داشتم. ساده ای که باور میکرد. همه چیز را. ساده ای که بعد از شنیدن گندهایت دلش برای حال تو، دلش برای شرمندگیت، دلش برای حست، میسوخت.

من ماندم. نه برای خودم. برای تو. تو تمام معادلات من را به هم زدی. حالا نمیدانستم برای تو بمانم یا برای خودم بروم. در نتیجه شبی بارانی در بهمن، مهمان خیابان شدم‌. با تو حرف زدم. ولی تو حرفهایم را نمیشنیدی. برای منِ دگر خواه، تو خود خواه بودی. عجیب ترین خواسته ها را داشتی. رویایت زیبا بود. دلت معصوم. ولی مناسب این دنیا نبود. خدای کوچک، نمیشد در رویا زیست. نمیشد برایت چیزی شد که میخواستی. مرا ببخش. مرا ببخش که افکارم با تو فاصله ای به اندازه ی فاصله ی دوستی گرگ و بره دارد. مرا ببخش که در هر وقت از حالم میپرسی با شکر جواب میدهم. مرا ببخش که بعد از هر بار شنیدن صدایت مدتی فکر میکنم و بر درستی تصمیمم یقینِ بیشتری میگیرم. مرا ببخش که حرفهای هم را نمیفهمیم. مرا ببخش که نیامدم، که نماندم، که لایق نبودم، که ۳ ساعت در شب میخوابیم، که ذوق کودکانه ی تو را دوست داشتم، که همیشه قرار بود سپیده را نبینیم ولی میدیدیم، که نظم بی نظیرت را بی نظم میکردم، که هر وقت من خواستم تو نبودی و هر وقت تو خواستی من بودم، که ترجیح دَهُمت هم نبودم.راستی پس چرا وقتی رفتم مدام می آمدی. خدای کوچک، دنیا بزرگ است. بزرگتر از چیزی که فکر میکنی. بزرگتر از طاقت و صبر متوسط من. بزرگتر از دروغ ناشیانه ی تو. تو خواه ناخواه میرفتی. دنیای بزرگ را برای خودت کوچک میکردی. کوچک تر از آنچه که فکرش را بکنی.بمان، آنگونه که خودت گفتی. ما تفاوت داشتیم. تفاوتهایی که جذاب نبودند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱/۰۹/۲۸
hmd ja

نظرات (۲)

انقد قشنگ بود که ذهن منم درگیر کرد بعضی از جملات🥲

پاسخ:
خوبه که. خوشحالم که میگی قشنگه.اشک نریز با خنده بخون😅
۳۰ آذر ۰۱ ، ۲۲:۴۵ جیران کمندی

برای منِ دگر خواه، تو خود خواه بودی

آشناست اونقدر اشنا که علاوه بر چیزهایی که بعدش نوشتی ازاونهایی که ننوشتی هم خبر دارم.

پاسخ:
اوه اوه. چه بد و خطرناک😅خوب یلداست به جا فال حافظ بگو ببینم طالعم چجوریه😅

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی