وقتی برای عنوان ستاره میذاری دلیل نمیشه که با کلمه مناسب پرش کنم

شب خوبی برای شروع نیست

ولی شاید بشه ادامش داد

جلو رفتن زندگی تو امتداد سرمای دی بیشتر حس میشه

درست مثل حرف اون که میگفت چرا این ماه تموم نمیشه

من دوست نداشتم تموم شه

فرقی نداره

برگا میریزن

سرد تره

لبامو تو یقه ی هودی قایم میکنم

ازشون ها میخوام

ها میکنم

گرمای ها گردنمو گرم میکنه

ادامه ندم سرد تر از قبل میشه

اولین ها باعث میشه بیشتر ادامه بدی به این کار

به رو به رو نگاه نمیکنم

یا رو زمینم یا رو آسمون

دستامو تو جیبام به هم میرسونم

تو هم قفلشون میکنم و شروع به کشیدنشون میکنم

یعنی با انگشتای این دست انگشتای اون دستو میگیرم یا شایدم با انگشتای اون دست انگشتای این دستو گرفتم

هیچوقت وقتی دو تا دستا به هم گره خورده ما قدرت جدا کردنشون از هم رو نداریم

هر کاری کنیم نمیتونیم با کشیدن دستامون از هم ولشون کنیم

میشد این خاصیت بین دستای ما با دستای دیگه هم باشه ولی نشد

امروز تو آسمون بودم

خبری از ها نبود

موهام به هم ریخته و چرب بود

کلاه چهره ی خجالتیشونو از من جلوی آینه میگرفت

فردا کارشونو تموم میکنم

یه روز زیر شونه

یه روز غرق در آب

یه روز ول تو باد

فردا آزاد

برعکس بقیه تلاش میکردم آروم تر راه برم و دیر تر به مقصد برسم

اینجوری شاید یکی دو تا آهنگ بیشتر پلی میشد

یا شاید میتونستم بالاخره دورترین جایی تو آسمونو که با چشم دنبالش میگردمو پیدا کنم

فکرا مثل یه دسته کبوتر وحشی که تو برف وقتی غذا نیست و یه کم گندم رو زمین میریزن و با هم دسته ای میان سراغش، میشستن رو یا تو مغزم

با دونه های بیشتر ازشون استقبال میکردم

خیلی وقته که چیزی نشده

آخرین باری که موفق شدم یادم نیست

به دستام استراحت میدم

ساعتم لرزید

آفرین، هشت هزار قدم راه رفتی

بهم گفت موفق شدی

این هم موفقیته

به لاغرترین حالت ممکنم رسیدم

زود تجزیه ترین حالت ممکن برای خاک

زندگی به رس کش ترین حالت ممکن در حال کشیدن رس من بود

اون کاری نمیکرد

همه چیز خوب بود

من غرق در خوشی تحت تعریف میلیون ها آدمم

ولی تعریف با تعریف فرق داره

کار به نیرویی که به یک جسم وارد میشود تا به اندازه ای حرکت کند و انرژی صرف شود گفته میشود

ولی در فیزیک

تو زندگی ما کار داریم

اما تعریف کار فرق داره

اینم مثل همونه

نتونستم

نشده

جسم حرکت نکرده

میدونی چرا ما احساس خوشبختی نمیکنیم

میدونی چرا این و اون میگن ایول این خیلی خوبه، آفرین، عیبی نداره، ناراحت نباش، میگذره، این که چیزی نیست، منم اینجوری بودم، شاد باش، انرژی داشته باش و ........................................................

ولی نشده

یا تو لغت بوده

یا اونا میگفتن این خیلی خوبه ولی برای من مسخرست

میدونی بدترین چیز تو دنیا چیه

میدونی دلیل اینا چیه

بدترین چیز تو دنیا اینه که آدم مشغول ذمه خودش باشه

با خودت تنهایی همیشه

بقیه میان و میرن

تو با خودت تنهایی

همیشه شرمنده خودت

صدای تفنگ شکارچی کبوتر ها رو از برف و دونه ها جدا کرد

وقت رفتن بود

بدون نقطه

                                                                       sholexbic