.

.

۲ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

یه روز که برف بباره

تا شب میشینم پشت پنجره

بوی پیپ کل آتاقمو پر کرده

دودشو از لای سیبیلام که یکیشون مشکیه یکشیون طلاییه یکیشون سفیده یکیشون قهوه ایه رد میکنم

سرمای زیاد تو ترکیب با بخار و دود، یه لایه برفک رو سیبیلام کشیده

فقط به تو فکر میکنم

منتظرم آسمون خاکستری بشه

تو شب برفی ماه دیدی تا حالا؟

میشه تا شب بباره؟

دوست داشتم یه سورتمه داشتم

اگه داشتم، امشب به جای هفت تا سگ بهش یازده تا سگ میبستم

۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۹ ، ۰۲:۳۹
hmd ja

شب خوبی برای شروع نیست

ولی شاید بشه ادامش داد

جلو رفتن زندگی تو امتداد سرمای دی بیشتر حس میشه

درست مثل حرف اون که میگفت چرا این ماه تموم نمیشه

من دوست نداشتم تموم شه

فرقی نداره

برگا میریزن

سرد تره

لبامو تو یقه ی هودی قایم میکنم

ازشون ها میخوام

ها میکنم

گرمای ها گردنمو گرم میکنه

۰ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۹ ، ۰۲:۱۷
hmd ja